5 حقیقت در رابطه با زندگی که پذیرفتن آنها فوق العاده دشوار است
پذیرفتن این موضوع که قرار نیست همیشه همه چیز مطابق میل شما پیش برود و اینکه گاهی اوقات بزرگترین درس های زندگی را در سخت ترین شرایط می آموزیم، بخشی از زندگی است. شما خیلی بیشتر از اینکه موفق شوید شکست خواهید خورد، اما این موضوع موفقیت را برایتان بسیار شیرین تر می کند.
مواقعی در زندگی پیش می آید که به هر چیزی که می خواهید، نخواهید رسید. اگرچه، شما معمولاً آنچه را که نیاز دارید بدست خواهید آورد. بدانید که مشکلات شما آنقدرها هم که فکر می کنید منحصر به فرد و عجیب نیستند و فقط اینطور به نظرتان می رسد که هیچ کس نمی تواند تفاوت مشکل شما با مشکلات خودشان را درک کند.
این ممکن است برایتان آزار دهنده به نظر برسد. با این حال، امیدوارم متوجه شوید که این حقایق زندگی راهی برای تبدیل شدن ما به افراد قویتر و موفقتر از آنچه بودهایم، هستند. 1.) پذیرفتن این موضوع که همیشه قرار نیست همه چیز طبق خواسته و میل شما پیش برود
همه ما در زندگی اهداف و رویاهای خود را داریم. ما سخت برای رسیدن به آنها تلاش می کنیم، ساعت های بیشتری کار می کنیم، و سعی می کنیم تا جایی که ممکن است خلاق باشیم تا به جلو پیش برویم.
حقیقت ماجرا این است که همیشه قرار نیست همه چیز طبق خواسته ما پیش برود و زندگی قرار است مجموعه ای از پستی و بلندی های غیرمنتظره ای را که هرگز از قبل ندیده بودیم، در مسیر ما قرار دهد.
این قضیه می تواند واقعاً ناامید کننده باشد. بسیاری از مردم ناامید می شوند، اما نه همه. افراد قوی، مصمم و افرادی که واقعاً به خود و اهدافشان ایمان دارند، بلند خواهند شد و عقب نمی کشند. آنها گرد و غبار را از روی دوش خود پاک می کنند و دوباره تلاش می کنند.
در بسیاری از مواقع، وقتی که به تلاش خود ادامه می دهند، در نهایت موفق می شوند. یک موفقیت می تواند مسیر رسیدن به موفقیت بعدی را برایتان هموار کند. شما از قبل ثابت کردهاید که میتوانید چیزهایی را که حتی در مسیرتان قرار نگرفته است بردارید و همچنان، با پشتکار در صدر قرار بگیرید. 2.) گاهی اوقات بزرگترین درس ها در سخت ترین شرایط یاد گرفته می شوند
برخی از درس های زندگی ساده به نظر می رسند. ما به یک چیز یا یک مهارت توجه میکنیم، تمرینش میکنیم و به آن تسلط می یابیم. اما درس های دیگر چندان هم آسان نیستند. آن "درس ها" با گفتن عبارت "نه" یاد گرفته می شوند. ما آنها را با مورد ارزیابی قرار گرفتن و گفتن اینکه چگونه می توانیم پیشرفت کنیم، یاد می گیریم و این در حالیست که در تمام مدت فکر میکردیم حالمان خوب است.
مثلاً وقتی که متوجه شدیم ترفیع شغلی نگرفته ایم و فکر می کردیم شانس خوبی در این موضوع داریم. شنیدن این چیزها سخت و دشوار است. دوباره، در آن دوراهی هستیم، جایی که میتوانیم تصمیم بگیریم سر جای خود بنشینیم و غصه ی چیزهایی که مطابق میل ما پیش نرفتند را بخوریم، یا میتوانیم بازخوردی را که به ما داده شده بگیریم و از آن در جهت تبدیل شدن به فردی قویتر استفاده کنیم.
اگر که به دنبال یادگیری این درسها، پرسیدن سؤالات سخت، رسیدن به بازخورد مناسب هستیم، باید فرصتهایی را برای خود، برای اینکه بسیار با استعدادتر از قبل شویم، ایجاد کنیم.
در مورد اینکه چرا آن شغل را به شما نداده اند، سوال کنید. چیز هایی که در ارزیابی تان نمره پایینی گرفته اند را بررسی کنید. از شریک زندگی خود بپرسید که چگونه می توانید با او بهتر ارتباط برقرار کنید تا همیشه همه چیز به دعوا ختم نشود. همه این تغییرات باعث می شود که شما فردی موفق تر شوید.
3.) شما خیلی بیشتر از اینکه موفق شوید، شکست خواهید خورد
برخی از بزرگترین موفقیتهای بدست آمده در جهان امروز توسط کسانی به دست آمده که درست همانند شما، بسیار بیشتر از آنچه که برنده شده باشند، شکست خوردهاند. آنها شکستهای حماسی ای خورده اند، گریه های بسیار کردهاند، خجالت های زیادی کشیده اند، و زیر سوال رفتهاند که آیا تصمیم درستی گرفته اند یا خیر.
تفاوت آنها با بقیه افراد در این است که آنها می دانستند توانایی اش را دارند، و حاضر بودند زمان، تلاش و هر آنچه که نیاز داشتند را به کار ببندند تا بتوانند در صدر قرار بگیرند.
در زندگی، اگر همه چیزتان هم روی حساب و کتاب باشد، مهم نیست که چقدر فردی ماهر باشید، در نهایت بدانید که همیشه بیشتر از اینکه موفق شوید، شکست خواهید خورد. تفاوت شماها (افراد موفق) این است که شما گرد و غبار خود را از دوش خود پاک می کنید، و تلاش می کنید و تلاش می کنید و دوباره تلاش می کنید. شما خودتان مشخص می کنید که چه حد و مرزهایی داشته باشید یا اصلاً آیا باید حد و مرزی داشته باشید یا خیر. کدام؟ آیا به این دلیل که شکست خورده اید، دیگر از جای خود بلند نمی شوید یا مدام به خود فشار میآورید و جلوتر از آن چیزی که فکر میکردید پیش می روید، زیرا شما از آن دسته از افرادی هستید که هرگز از خود ناامید نمی شوید؟
4.) شما به هرآنچه که در زندگی "می خواهید" نه ، اما به هرآنچه که "نیاز" دارید خواهید رسید
هیچ گفته ای نمی تواند درست تر از این باشد. در زندگی چیزهای زیادی وجود دارد که ما می خواهیم، حتی ممکن است چیزهایی وجود داشته باشد که فکر می کنیم به آنها نیاز داریم، اما در واقع خواسته ای بیش نیستند. فهرست چیزهایی که ما در زندگی به آنها نیاز داریم بسیار کوتاهتر از آن چیزی است که فکرش را می کنیم.
وقتی که تجملات و هزینههای بیهوده را کنار میزنیم، متوجه میشویم که برای برآورده کردن نیازهای خود به چیز خیلی کمی نیاز است. حتی تعریف ما از خواسته ها و نیازها ممکن است چیزی باشد که باعث آشفتگی ما می شود. آیا به آی پد جدید نیاز دارید یا به حمایت و زمان از طرف پارتنر خود نیاز دارید؟
خیلی مواقع پیش میآید بدست نیاوردن آنچه که می خواستیم را ضرر در نظر میگیریم. اما وقتی با خودمان روراست می شویم، می بینیم که واقعاً به آن چیز نیازی نداشته ایم و تحمل دست نیافتن به آن برایمان بسیار آسان تر می شود.
یکی از بهترین کارهایی که میتوانیم برای خود انجام دهیم این است که بنشینیم و به چیزهایی که واقعاً در زندگیمان به آنها نیاز داریم و چیزهایی که زیادهخواهی هستند، فکر کنیم.
وقتی که در مورد این چیزها با خودمان صادق باشیم، بخاطر آنچه که داریم بسیار سپاسگزارتر خواهیم بود و بسیار راحت تر می توانیم بیخیال چیزهایی شویم که در لحظه قادر به داشتن آنها نیستیم.
5.) مشکلات شما آنقدرها هم که فکر می کنید منحصر به فرد نیستند، حتی زمانیکه احساس می کنید هیچ کس نمی تواند آنها و شما را درک کند
این واقعیتِ زندگی یکی از مواردی است که من اغلب در کارم به عنوان یک روانشناس با آن مواجه شده ام. مردم از اینکه در مورد نگرانی ها یا مشکلات خود صحبت کنند می ترسند، زیرا فکر می کنند هیچ کس آنها را درک نخواهد کرد. آنها فکر می کنند آنقدر منحصر به فرد و متفاوت هستند که اگر دیگران بفهمند آنها با چه مشکلاتی دست و پنجه نرم می کنند، با خود فکر می کنند که یک آدم عجیب و غریب هستند.
اینطور نیست. اگر که واقعاً در مورد مشکلات خود با کسی صحبت کنید، ممکن است متوجه شوید که بسیار عادی تر از چیزی است که فکرش را می کردید. حتی ممکن است متوجه شوید که بسیاری از افراد همانند شما چنین احساسی داشته اند، یا چیزی مشابه شما را تجربه کرده اند.
آگاهی از اینکه دیگران هم همین احساس را داشتهاند، یا چیزهای مشابهی را تجربه کرده اند یا افکار مشابهی داشتهاند، میتواند برایتان بسیار اطمینانبخش باشد. این موضوع می تواند آنقدر برایتان اطمینان بخش باشد که احساس عادی بودن کنید؛ احساسی که قبلاً هرگز نداشته اید.
این یک احساس شفابخش و توان بخش است. اگر مردم قبلاً با چنین چیزی دست و پنجه نرم کرده اند، پس به این معنی است از آن چالش زنده بیرون آمده اند و موفق شده اند. اگر آنها موفق شدند، شما هم می توانید.